سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** سلفی حقارت اصلاح طلبان با موگرینی دوباره تَکرار شد
در مردادماه سال جاری تلاشهای حقارت آمیز تعدادی از نمایندگان مجلس- که اکثریت مطلق آنان عضو لیست امید بودند- برای گرفتن عکس یادگاری با «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بازخورد بسیار وسیعی در افکار عمومی داشت. این اتفاق علاوه بر اینکه اصل موضوع تحلیف ریاست جمهوری را به حاشیه برد، نمایندگان لیست امید مجلس را در برابر انتقادهای شدیدی مبنی بر زیر سؤال بردن عزت ملی و تنزل شأن نمایندگان ملت قرارداد.
رفتار عجیب و تأسف بار نمایندگان لیست امید برای گرفتن عکس سلفی با موگرینی، آنهم از سوی اعضای فراکسیونی که مدعی بود به دیپلماسی آشنا است و زبان و ارتباطات جهانی را میداند و بهتر از رقیبان خودش میتواند با دنیا تعامل کند، بیانگر این حقیقت بود که این جماعت حتی با بدیهیات اولیه رفتارهای سیاستمداری، آن هم در حد نماینده مجلس نیز آشنا نیست.
تلاشهای حقارت آمیز نمایندگان اصلاح طلب مجلس برای گرفتن عکس یادگاری با «فدریکا موگرینی» بازخورد بسیار وسیعی در افکار عمومی داشت.
حال این سلفی حقارت مجدداً از سوی اصلاح طلبان تکرار شد.
در همین رابطه، روزنامه آفتاب یزد در تیتر یک شماره امروز با عنوان «هر چه تهران بگوید» نوشت:
«با داغ شدن بحث مذاکرات برای بعد سال ۲۰۲۵ که برجام منقضی میشود، برای بحث بر سر مسائلی که قوای نظامی ایران را هدف گرفته و با عنوان برجام ثانویه شناخته میشود، فدریکا موگرینی جملاتی را بر زبان رانده که بدون شک میتواند در تاریخ معاصر ماندگار شود».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:
«فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا تاکید کرد:"هیچ رئیس جمهوری نمیتواند برجام را لغو کند. رئیس جمهور آمریکا اختیارات زیادی دارد ولی این مسئله، از جمله اختیارات او نیست. باید از مقامهای تهران پرسید که آیا مایل به مذاکره مجدد هستند یا خیر. به عنوان کسی که وظیفه نظارت بر برجام را دارد، باید بگویم که انتظار دارم تمامی طرفها مانند دو سال گذشته به برجام پایبند باشند". این رویکرد موگرینی را میتوان نقطهای طلایی در دیپلماسی موفق سالهای اخیر کشور تلقی کرد. هرگونه مذاکرات مجدد نه منوط به اظهارنظرهای واشنگتن است و نه با فشار اتحادیه اروپا راه به جایی میبرد. تنها و تنها تهران تصمیم گیرنده خواهد بود».
بزک مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا توسط این روزنامه زنجیرهای در حالی است که چندی پیش موگرینی در جمع خبرنگاران در پاسخ به این سؤال که آیا آمریکا به تعهدات خود در برجام پایبند است، فقط خندید و گفت: سؤال بعد!
کمیسیون مشترک برجام به ریاست موگرینی تاکنون حداقل در سه جلسه، در رفتاری مزورانه، اعتراض ایران درباره نقض برجام توسط آمریکا را وارد ندانسته و مدعی شده است که همه طف های برجام از جمله آمریکا تاکنون به تعهدات خود پایبند بوده است!
اکنون نتیجه برجام کاملاً مشخص است؛ «تحریمها پابرجا ماند ولی هستهای از بین رفت». حال اروپا و آمریکا در بازی پلیس خوب و پلیس بد به دنبال برجامیزه کردن دیگر مؤلفههای قدرت ایران هستند.
مقامات آمریکایی به صراحت اعلام کردهاند که «ما بدون شلیک یک گلوله برنامه هستهای ایران را از کار انداختیم»، حال به خیال خام خود در پی تعمیم این خسارت به دیگر تواناییهای استراتژیک ایران هستند.
«حسین راغفر» کارشناس اقتصادی حامی دولت- ۲۳ مهر ۹۶- در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت:
«اروپاییها نشان دادند با یک تهدید آمریکا به سهولت راضی میشوند تمام شرکتهای خود را از ایران جمع کنند و بروند. این امر طبیعی نیز هست، آمریکا همواره همه شرکتها را در مقابل دوراهی انتخاب میان همکاری با خود یا ایران میگذارد. هر چند اقتصاد آمریکا آینده روشنی ندارد، اما حداقل تا چند دهه آینده یکی از بزرگترین اقتصادهای جهان خواهد بود و بازار مصرف سودآور و باثباتتر این کشور، میتواند برای هر فعال اقتصادی جذاب باشد. اروپاییها نیز با آگاهی از این ماجرا به شکل باجگیرانهای با ایران برخورد میکنند. مثلاً انتظار فرانسه این است که بازسازی اقتصاد خود را با انرژی ارزان ایران و امتیازهای مالی سنگین پیش ببرد».
همچنین روزنامه شرق-شهریور ۹۶- در مصاحبه با «داوود هرمیداسباوند» نوشت: «این نکته را باید در نظر داشت که همراهی نسبی اتحادیه اروپا با ما در هر وضعیتی ادامه پیدا نمیکند. بنابراین اگر آمریکا بخواهد تحریمهای یکجانبه مضاعف خود را علیه ما فعال کند، بسیاری از شرکتهای اروپایی ترجیح میدهند که خودشان را به دردسر نیندازند. آنها میآیند، مذاکره و تفاهم میکنند اما در مرحله اجرا متوقف میشوند».
** تقلا برای تقطیع داستان بابک زنجانی!
روزنامه قانون در مطلبی با عنوان «پایان باز» نوشت:
«زنجانی در آوریل ۲۰۱۳ توسط آمریکا بهپولشویی برای دورزدن تحریمهای اِعمالشده علیه ایران متهم شد. دیوید کوهن، معاون وزارت دارایی آمریکا در امور تروریسم و اطلاعات مالی با اعلام این خبر، ایران را به توسل به تمهیدات مجرمانه و پولشویی برای جابهجایی نفت و پول خود متهم کرد. کوهن گفت: «ما در رسوا و خنثیکردن تلاشهای ایران از طریق بابک زنجانی یا دیمیتری کامبیس یا هرشریک جرم دیگری در آینده، برای فرار از تحریمهای بینالمللی و سوءاستفاده از نظام مالی جهانی بیرحمانه اقدام خواهیم کرد. در داخل کشور نیز نام بابک زنجانی بهعنوان بدهکار نفتی که پول فروش نفت را به کشور بازنگردانده، به رسانهها باز شده بود و متهمی معرفی میشد که به بهانه دورزدن تحریمهای بینالمللی، مرتکب فساد اقتصادی کلان در دوران دولت محمود احمدینژاد شده است».
اصلاح طلبان به دلیل آگاهی از کارنامه سیاه خود در موضوع مفاسد اقتصادی، تمایل زیادی دارند که ماجرای بابک زنجانی را تقطیع شده و از میانه داستان برای مخاطب تعریف کنند. بابک زنجانی-شهریور ۹۲- در مصاحبه با نشریه آسمان- رسانه حزب کارگزاران- گفت: «زمانی که در پادگان ولیعصر تهران سرباز بودم، آقای هاشمی رفسنجانی برای بازدید به آنجا آمدند، گفتند تعدادی سرباز برای ریاستجمهوری، بانک مرکزی و جاهای مختلف انتخاب کنند. وقتی به عنوان سرباز به بانک مرکزی رفتم گفتند شما باید بهعنوان راننده، آقای نوربخش را جابهجا کنید. حدود ۵ ماه از سربازیام مانده بود. من در دفتر آقای نوربخش کار ثبت نامهها را انجام میدادم، بعد هم رانندگی آقای نوربخش را میکردم. بعد از خدمت ... آقای نوربخش ۴-۵ جا را انتخاب کرده بود و برای کنترل بازار به آنها دلار میداد تا در بازار پخش کنند. دلار ۳۰۰ تومان بود و همه میگفتند دلار میخواهد هزار تومان شود. مردم میرفتند شب تا صبح در صف بانکها میخوابیدند تا دلار بگیرند و در بازار بفروشند. آقای نوربخش به من گفت: شما هم بیا در این مجموعههایی که دارند دلار تزریق میکنند و ۴ یا ۵ نفر بودند، کار کن. اولین روز ۱۷ میلیون دلار ارز در بازار توزیع کردم و اولین کارمزد من هم ۱۷ میلیون تومان (۲ دهه پیش) بود. با آن پول هم یک دفتر در میرداماد (خیابانی که بانک مرکزی نیز همان جاست) خریدم. هر روز دلار میگرفتم و در بازار میفروختم... (درباره عکس با هاشمی و خاتمی و روحانی) من پیش این آقایان رفتم تا جایزه بگیرم... تا حالا سه چهار بار آقای هاشمی را از نزدیک دیدهام. بعد از انتخابات خدمت ایشان رفتم و توضیحی درباره کارهایم به ایشان دادم. بیشتر از ۸ سال است که عکس ایشان در اتاقم هست».
گفتنی است بابک زنجانی از دست روحانی و مرحوم هاشمی رفسنجانی جایزه گرفته و تصاویری به یادگار و با لبانی خندان ثبت کرده است.
** هنگام انتخابات میتوان شعر گفت، ولی بعد باید نثر گفت!
روزنامه دنیای اقتصاد در مطلبی نوشت:
«آمریکاییها ضربالمثل معروفی در مورد دولتهایی دارند که پس از پیروزی در انتخابات قدرت را به دست میگیرند؛ «در هنگام مبارزات انتخاباتی میتوان شعر گفت، ولی پس از پیروزی در انتخابات باید نثر گفت.» آن هنگام که گرد و خاک مبارزات انتخاباتی فرو مینشیند و وعده وعیدها برای کسب محبوبیت رایدهندگان به پایان میرسد، دولتها با انبوهی از مشکلات فروخفته روبهرو میشوند».
در ادامه این مطلب آمده است:
«مشکلاتی که یا برنامهای برای غلبه بر آنها ندارند، یا برنامهای دارند ولی منابع لازم برای اجرای آن را ندارند، یا هم برنامه دارند و هم منابع دارند، ولی بهواسطه ترجیحات سیاسی مایل یا قادر به انجام آنها نیستند. چنین است که در میانهای گرفتار میشوند که نه امکان تحقق وعدههای خود را دارند و نه حاضرند با شجاعت اعلام کنند که امکان وفا به عهد خود را ندارند».
دنیای اقتصاد افزود: «همچون فرصتهای گلزنی که در یک مسابقه فوتبال انگشتشمار است و اگر نتوان از فرصتها استفاده کرد، باید سالها غبطه زمان از دست رفته را خورد، دولتها نیز باید قدر زمانهای مناسب برای اجرای برنامههای خود را بدانند. اکنون نیز که چند ماه بیشتر از آغاز به کار دولت دوازدهم نمیگذرد، باید دید آیا دولت همچنان حفظ ساختار معیوب فعلی را برمیگزیند یا مسیر اصلاحات عمیق اقتصادی را برمیگزیند؟».
دولت یازدهم با شعار چرخیدن همزمان چرخ سانتریفیوژ و اقتصاد، موفق به کسب رأی مردم شد. با گذشت چهار سال مشخص شد دل بستن به مذاکره و توافق با قدرتهای غربی برای گشودن گرههای اقتصادی، نسبتی با واقعیتهای اقتصادی ندارد. نگاهی به نتایج نظرسنجیهای اخیر نشان میدهد مردم علی رغم رأی دادن به آقای روحانی، همچنان مطالبه اصلیشان حل مشکلات اقتصادی است و از این منظر به آقای روحانی و دولت قبلی ایشان نمره قبولی نمیدهند. حال باید پرسید آیا دولت دوازدهم برای حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم، میخواهد همان راه پیشین را طی کند؟
چند برابر شدن نقدینگی، عملکرد ضدتولید و فسادزای بانکها، مشکلات ناشی از مؤسسات مالی غیرمجاز، رکود بازار خرید و فروش مسکن، افزایش سرسامآور اجارهخانه و موارد دیگری که میتوان به اینها افزود، ربط چندانی به تحریم و بهانههای اینچنینی ندارد. همتی میخواهد که به آنها بپردازد و حرکتی کند. دولت در سال ۹۲ مدعی بود ویرانهای با خزانهای خالی تحویل گرفته و هرگاه پرسیده شد پس اثر آن تدبیرها و امیدها کجاست، میگفتند فعلاً مشغول آواربرداری هستیم و عمران و آبادانی بماند برای دولت بعد. حال دیگر دولت قبل همین دولت تدبیر و امید است و نمیتوان تقصیرها را متوجه آن کرد. مردم منتظر اقدام و عمل هستند.
** هستهای رفت و تحریمها ماند، موشکی را هم بدهیم برود!
روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «راند اول تمام شد اما رقابت همچنان ادامه دارد» به قلم «صادق زیبا کلام» نوشت:
«ظرف دو ماه آینده این کنگره است که باید در مورد برجام تصمیم بگیرد. یقیناً کنگره هم همانند آقایترامپ اعلام نخواهد کرد که آمریکا از برجام خارج شده چون دلیل محکمه پسندی برای خروج آمریکا وجود ندارد چراکه ایران به تمامی تعهداتش پایبند بوده است. اما کنگره دارد از همین الان چاقوی خود را تیز میکند و به سمت تحریمهای بیشتر علیه جمهوری اسلامی ایران خواهد رفت.
آنچه که بسیاری متوجه نیستند آن است که درست است که آمریکاییها نمیتوانند تحریمهای جدیدی را در رابطه با فعالیتهای هستهای ایران اضافه نمایند، زیرا همانطور که گفتیم ایران به تعهدات خود عمل کرده است، اما کنگره میتواند تحریمهای دیگری را در زمینههای فوق علیه ایران به تصویب برساند.
۱. کنگره میتواند بگوید که تحریمهای جدیدی درباره مسائل حقوق بشری در ایران میخواهد به اجرا بگذارد.
۲. کنگره میتواند بگوید که در رابطه با فعالیتهای موشکی ایران تحریمهای جدیدی را به تصویب میرساند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:
«کنگره ممکن است در رابطه با آنچه آمریکاییها حمایت ایران از تروریسم میگویند، تحریمهای جدیدی علیه ایران اعمال نماید و بالاخره باز کنگره میتواند علیه آنچه آمریکاییها مدعی هستند یعنی نقش ایران در به هم زدن ثبات منطقه، تحریمهای جدیدی را علیه ایران اعمال نماید. هیچ کدام از این چهار دسته تحریم در رابطه با هستهای نیستند. بنابراین هر قدر ایران یا دیگران بگویند که ایران به تعهدات خودش پایبند بوده است، کنگره پاسخ خواهد داد که این تحریمها ارتباطی با فعالیتهای هستهای ایران ندارد».
در ادامه یادداشت آمده است:
«واقعیت آن است که ما فعلاً یک گردنه را پشت سر گذاشتهایم که آن هم مخالفت ترامپ بود که فعلاً صورت نگرفت. اما آمریکاییها بهاشکال دیگر میتوانند برای ما ایجاد دردسر نمایند. لذا جای آن دارد که از خود بپرسیم چه سیاستهایی میتواند بهتر و درستتر در خدمت خیر و صلاح منافع ملی جمهوری اسلامی ایران باشد و آیا زمان رفتن به سمت کاستن از تنشها با آمریکا فرا نرسیده است؟».
پیش از این اصلاح طلبان با کم اهمیت جلوه دادن تواناییهای ایران به دفعات تاکید کرده بودند که «ما صنعت هستهای را میخواهیم چهکار کنیم». این شبیه همان حرفی بود که زمان قاجار وقتی نفت کشف شده بود و انگلیسیها آمده بودند میخواستند نفت را ببرند، گفته میشد و آن اینکه: ما این مادّهٔ بدبوی عَفِن را میخواهیم چهکار کنیم، بگذارید بردارند ببرند!
در حال حاضر رویکرد کم اهمیت جلوه دادن مؤلفههای قدرت ایران از سوی اصلاح طلبان در حال پیاده سازی است.